سر ِ ـــــــخطـــــــ بنویس

ماندنــْ ـ ـنرفتنــْ ـ ـرسیدنْ

سر ِ ـــــــخطـــــــ بنویس

ماندنــْ ـ ـنرفتنــْ ـ ـرسیدنْ

اَز اِبتدای ِ اٌفتادن،
اَز اِبتدای ِ صفر،
اَز اِبتدای ِ این همه تنهایی،
دوباره شروع خواهم شد
و این بار
تمام ِ جهان را قدم خواهم زد...

۵ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

دیگه سایه اَش سنگینی نمیکنه!



#ای_داد_نگاره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۵ ، ۲۱:۳۹
مَن ...
حالا تو این جایی
این کار تقدیر ِ
میدونی که قلبم
دور از تو میمیره
حالا تو بعد از اون دوران اشک و درد
کنار ِ من هستی کی فکرش ُ میکرد!؟

#دستت_تو_دست_من
#همپای_هم_رفتن
#آقامون_نگاره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۵ ، ۱۶:۲۹
مَن ...

یه چیزایی هست از دهن ادم درمیاد دیگه،

حالا که درومد...

باید بهشون پابند بود دیگه!باید نبود!؟



#نکنه_یه_چیزایی_این_وسط_پامال_شه_نگاره

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۵ ، ۱۳:۵۳
مَن ...

مخلص کلام اینکه ،

در کشور های توسعه یافته مردم آنگونه اند که شما نیستید!



#استاد_نگاره

#دانشجویان_توسعه_نیافته_نگاره!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۵ ، ۱۸:۳۰
مَن ...
حرف که میزنه عذاب میکشم...
دست اون نیست،دست منم نیست...
دنیاش کیلومترها فاصله داره با دنیام...فکراش ، حرفاش...
بدیش اینه فکر میکنه بقیه مثلِ اون فکر میکنن یا باید بکنن،بعد هی از دنیاش میگه از فکراش از کارایی که بقیه -که ما باشیم- باید بکنن.
حرف که میزنه ،دنیاش میزنه تو ذوقم...اصن یه حسی که میگه اینجوری نباشآ...این آینده ای که این میگه حالتُ بهم میزنه.
دلم میخواد بهش بگم!کجایی تو!؟چرا انقدر پرتی!؟

#درس_مضخرف_نگاره

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۵ ، ۲۲:۲۳
مَن ...