هیــــچ

من امّا می گویم جسم را چه درمان است وقتی روح درمان نمی پذیرد ، وقتی ذهن در تلاشی فزاینده است برای...

هـــــــــــــیچ.

#هیچ_نگاره

همین سه نقطه شیم بهتره!

یه موقع هایی هست آدم اصن نمیتونه هیچی بگه!

همون موقع!

#همون_موقع_نگاره

#تو_نگاره

رفتن درد دارد....زیاد...

به دلتنگیات بگو مگه جز خوشحالی ِ کسی که دوسش داری چیزی میخوای!؟

#دلتنگ_نگاره

ضعف در برابر کی و به خاطر چی مهمه!

وابستگی اتفاق خوبی نیست!

برمیگرده به زمان ِ دور که تصمیم گرفتم عقلم به احساساتم غلبه داشته باشه!

ارادی ِ.برای من که کاملا ارادی بود...بعد از مدتی آدمی بودم که اطرافیانش براش عزیز َن و باهاشون از لحظه هاش لذت میبره اما هیچوقت نمیذاره بودن یا نبودنشون روی گذر زندگیش اثر گذار باشه...

اره از یه جایی به بعد فلج شدن زندگیم به خاطر آدما امکان پذیر نبود ُ معروف شدم به چوب خشک...

خب واقعیتش اینه که اصلا بد نبود...

من کاملا آگاهانه وارد این شکل زندگی شده بودم و از روندی که داشت راضی بودم...

اما الان یه چیزایی جا به جا شده...گاهی خودم ُ زندگیم ُ میسپارم دست احساساتم...دست تو...

ادم به خاطر دوست داشتن هاش قوی و قوی تر میشه ....اما ضعف هم ویژگی جدا نشدنی دوست داشتنه...

ویژگی که بودنش دیگه چندان اهمیتی نداره...

وابستگی انقدرام اتفاق بدی نیست :)

روح برمیگرده به کالبد بی جان ِ همه چی!

خب یه واقعیتی وجود داره...

وقتی هستی،وقتی دوست داشتن هات مدام زمزمه میشه تو سرم،منعکس میشه تو وجودم.من یه آدم دیگه میشم

تو حالت عادی معلوم نیست ولی وقتی ریز میشم تو دراز مدت میبینم سرچشمه رفتارام وجود ِ توعه...

امروز فکر میکردم،به این که سه روزه مسیرمُ عوض میکنم تا اون عکسی که میخام ُ ازون خونه بگیرم،که بعد سه سال بی هوا تو خیابون گوشی مُ برای عکاسی در میارم...

که بیشتر شعر میخونم...

و مینویسم...

میدونی،تو که نباشی هر روز قلبمُ در میارمُ میذارم توی یه لیوان و میرم...همون ادم ِ خشک و بی احساسی که همه میشناسن.

ولی وقتی تو هستی،قلبم هست...همه چی فرق میکنه،همه چی حس داره...

#تو_نگاره

از سخنان گوهربار ِ اوشون ...

آدما که معتاد میشن،یه سلول یه واحد جدید تو مغزشون ساخته میشه...میشه واحد ِ اعتیاد ،خواستن ،ترک نکردن!

آدم که یه نفر ُ دوست داره معتاد ِ...یه واحد تو مغزش ساخته شده که هر لحظه میگه #تو ....

که میخوادش،که ترکش نمیکنه!

دور نریختنی ترین میشه تو زندگی!

#اعتیاد_نگاره

کی میدونه ما چقدر گرفتارشیم!

کنار هم بشینیم،محمدرضا عبدالملکیان شروع کنه بگه :

زیبا...

بعد زمزمه کنی درِ گوشم:

 چشم ِ تو شعر 

چشم تو شاعر است..

بعد من در هر کجای عشق که باشم آغاز ِت کنم...

#هوای_حوصله_دیگه_ابری_نیست

#تو_نگاره

بعضی چیزا رُ فقط باید از دست یه نفر گرفت!

تصویر همون لحظه که برام سیاه مشق ِ سایه جان آوردی،

که گل ِ بینش فاش ِ همه کرد آنچه میان من ُ توست...

#لحظه_نگاره

#چقدر_خوب_میدونی_چیارُ_باید_از_خودت_بگیرم

وقتی میبینمت خفه میشم...

بعضی آدما وارد زندگیت میشن که بفهمی اینا دقیقا همونایی َن که هیچوقت نمیخوای شبیه ِشون باشی :)

#خفقان_نگاره

ما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده ایم!

تصویر تمام اون لحظه هایی که زمزمه میکنی :

اتفاق افتاد دست ِ من نبود

من نفهمیدم چرا ....

#لبخند_نگاره

#عاشق_شدم_نگاره

سالروز...

به تاریخ هشت ِ فروردین ِ نود و شش

#سالروز_نگاره