سر ِ ـــــــخطـــــــ بنویس

ماندنــْ ـ ـنرفتنــْ ـ ـرسیدنْ

سر ِ ـــــــخطـــــــ بنویس

ماندنــْ ـ ـنرفتنــْ ـ ـرسیدنْ

اَز اِبتدای ِ اٌفتادن،
اَز اِبتدای ِ صفر،
اَز اِبتدای ِ این همه تنهایی،
دوباره شروع خواهم شد
و این بار
تمام ِ جهان را قدم خواهم زد...

آن شب ها که مستانه میشوی،دیوانه میشوی...

پنجشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۵ ب.ظ

این شب ها را باید دراز کشید کنار پنجره،

دقیقا جایی که باد از لا به لا ی پرده ی به رقص درآمده صورتت را مینوازد،

شجریان بخواند،

در قالب دل شدگان

بگوید بشنو:

"مآ کشته آن مه رخ خورشید کلاهیم

ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم"

بشنوی سفره دلت را پهن کرده روبروی خودت

مستانِ شوی

و

تاریکی باشد

و

ساز و نی و طنین صدا

و باد

که بیشتر از صورتت روحت را 

قلبت را

مینوازد...


بهار به نفس نفس افتاده

رخت بربسته

دارد میرود

کاش آرامش شب هاش ْرا به غنیمت گذارد

کنار دلم

برای مستانه هایش... 



#بهار_نگاره

#مستانه_نگاره


#موسیقی_نگاره

دل شدگان-استاد شجریان


#صد_شور_نهان_با_ما_تاب_و_تب_جان_با_ما

#در_این_سر_بی_سامان_غمهای_جهان_با_ما



موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۳
مَن ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی