بس است خفت...
بیرون رفتن در بیست و دوم بهمن به عادت تبدیل شده،مثل بیرون رفتن در سیزده فروردین میماند،انگار مردم نباید در خانه هایشان بماند که اگر نیایند بیرون کاری نکرده اند یا گنگ خواهند بود و الخ...
عده ی بسیار زیادی هم نمیدانند اصلا ً برای چه راه میافتند توی کوچه و بازار،فقط می آیند بیرون برای خالی نبودن عریضه..
عده ی کمی شکم سیر و دست به جیب بزرگان باز هم برای منفعت خود و بیشتر و بیشتر خر کردن ملت این بساط مضحکه را راه انداخته اند و عده ی بسیاری شده اند بازیگر چشم و گوش بسته ی این بلبشو...
نمیدانم تا کی قرار است عروسک خیمه شب بازی به قولی بچه های بالا باشیم و چند روز بعد دم از نا مساعد بودن اوضاع و احوال بزنیم...
باور نمیکنم همین مردم روزی علیه رژیمی دست به انقلاب زدند،باور نمیکنم.
بس کنیم دیگر...
پ.ن: اگر دین نداریم لا اقل آزاده باشیم...
خنثی بودن را برای همین روز ها کنار گذاشتند دیگر:/
پ.ن۲:تنها تاثیری که این روز دارد تاثیر منفی آن در چهره ی شهر ها و خیابان هاست،مردم تمیز باشید حداقل،آزادگی پیشکش:/