سر ِ ـــــــخطـــــــ بنویس

ماندنــْ ـ ـنرفتنــْ ـ ـرسیدنْ

سر ِ ـــــــخطـــــــ بنویس

ماندنــْ ـ ـنرفتنــْ ـ ـرسیدنْ

اَز اِبتدای ِ اٌفتادن،
اَز اِبتدای ِ صفر،
اَز اِبتدای ِ این همه تنهایی،
دوباره شروع خواهم شد
و این بار
تمام ِ جهان را قدم خواهم زد...

دلم بگیره که بازش کنی!

جمعه, ۳۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۳۷ ب.ظ

پاییز اومده که دلم بگیره،تند و تند و زود و زود...

توی گرگ و میش هوای عصر راه بیافتم،دستامو ها کنم و بزارم تو جیبامُ برم...

هی برم هی برم هی برم...

هی دلم بگیره هی دلم بگیره هی دلم بگیره

باز برم باز برم....یهو یه صدای شیطون از تو جمعیت بیاد بپیچه تو سرم که با افتخار میگه "مامان من اصلا هم امروز چیزیم نشد،تازه با مشت میزدمشون..."

و انگار ته دلم براش ضعف بره چشامو ببندم تو دلم بهش بگم بچه،اگه بدونی چقدر جهان حال خوبش ُ بهت مدیونه...و برم

برم و برم و برم اما دلم نگیره...که بخنده....



#بچه_نگاره

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۳۰
مَن ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی