سر ِ ـــــــخطـــــــ بنویس

ماندنــْ ـ ـنرفتنــْ ـ ـرسیدنْ

سر ِ ـــــــخطـــــــ بنویس

ماندنــْ ـ ـنرفتنــْ ـ ـرسیدنْ

اَز اِبتدای ِ اٌفتادن،
اَز اِبتدای ِ صفر،
اَز اِبتدای ِ این همه تنهایی،
دوباره شروع خواهم شد
و این بار
تمام ِ جهان را قدم خواهم زد...

هر فصل مآ تویی،همه ی فصل ها خزآن است...

چهارشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۳۱ ب.ظ

هر سآل زمستان با بارش بی امان ُ یکریز برف مدفون میشوم در نبودنت...

هر سال بهار را انتظار میکشم تا بهاری باشد بر زندگی اما دریغ،

باد بهاری یادت را بر سر ُ صورت میکوبد،تازیانه وارانه،ظالمانه،کآری تر از زمستان...

هر سال با شروع تابستان در فکرت فرو میروم و تآ آخر این فصل به انتظار بیرون آمدن از رویای ِ تابستانی مینشینم...

هر سآل پاییز...

پاییز خود توست،

تویی که خزان زده خودت را کشان کشان به من رسآندی،خزانم کردی،رفتی .

و سوز زمستآن در تنم خانه کرد...



#من_نگاره

#زمستان_نگاره

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۱۲
مَن ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی