هر فصل مآ تویی،همه ی فصل ها خزآن است...
چهارشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۳۱ ب.ظ
هر سآل زمستان با بارش بی امان ُ یکریز برف مدفون میشوم در نبودنت...
هر سال بهار را انتظار میکشم تا بهاری باشد بر زندگی اما دریغ،
باد بهاری یادت را بر سر ُ صورت میکوبد،تازیانه وارانه،ظالمانه،کآری تر از زمستان...
هر سال با شروع تابستان در فکرت فرو میروم و تآ آخر این فصل به انتظار بیرون آمدن از رویای ِ تابستانی مینشینم...
هر سآل پاییز...
پاییز خود توست،
تویی که خزان زده خودت را کشان کشان به من رسآندی،خزانم کردی،رفتی .
و سوز زمستآن در تنم خانه کرد...
#من_نگاره
#زمستان_نگاره
۹۴/۱۲/۱۲